عشق تو را شهید می کند...

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست .. ؟

عشق تو را شهید می کند...

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست .. ؟

احسان و محبت برنده تر از شمشیر است و زودتر انسان را شهید می کند.
اگر به احسان خدا واقف شوی عاشق ِ او می شوی و اگر عاشق شدی ، عشق تو را شهید می کند.
بهترین راه نیل به موت این است.

"حاج اسماعیل دولابی"
برگرفته از کتاب شهید محبت

موضوع ها
پیشنهادهامو ببینید :

چه خبر..

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۱ ب.ظ

انقده بعضی وقتا به سرم میزنه بشینم مثل آدمیزاد متن بنویسم...

یه متن متوسط حتی! در حد وبلاگ قبلی.

ولی چکار کنم.. همچی خیلی درست نوشتنم نمیاد! فقط خودمونی نوشتنم میاد! 

البته کلا انگیزه ای هم در این زمینه ندارم خیلی.

گاهی میگم برم وب قبلی دوباره شروع کنم.. اونجا هنوزم بازدید داره!!!!


گشنمهههههه!!

از بس چند وقت چیزی نمیخریدم و فقط میرفتم میومدم، حالا بیرون که میرم هی به خودم میگم بریم یه نگاه بکنیم شاید یچیزی خواستی خریدی! 

هی میخوام به خودم حال بدم! اینو بخر اونو بخر حالت خوب شه!!!

خودکار بنفش خریدم! یدونه مام اسپری پودری رکسونا! دیگه چی... اها یدونه پد پنکیک خریدم! قبلی نابود شده بود عملا نمیشد ازش استفاده کرد. دیگ چی خریدم...>؟ بازم خریدما یادم نمیاد الان! گیره هم میخوام واسه روسری، گیره قبلی زد روسری عیدمو داغون کرد! ولی گیره خوب پیدا نمیکنم. امروز یدونه دیدم بنظر خوب میومد اما 4 تومن بود! زورم اومد بخرمش، اخه جاهای دیگه 1000 ـه! اهان یادم اومد. یدونه کتاب کوچیک هم خریدم به اسم " به سوی نور" که اقای فرحزاد جمع اوریش کرده. سمت خدا.  کتاب مهربونیه... تقریبا نصفشو خوندم.  واسه حال این روزام خیلی خوب بود. جالب اینجاس که اونم واسه بهتر شدن حالم خریدم!! :|

من قبلا از این کارا نمیکردم زیادا.. این چند وقته خیلی بهم فشار اومده.. دارم به همه چی چنگ میزنم که بهتر شم و به خودم ذوق بدم! 

اون روزم رفتیم کافه نخلستان آب طالبی و سکنجبین خیار. ناهارم آش شتر از رستوران قضای شما دوای شما! با نوشیدنی فرح بخش! که دوستم پاششید روی چادر تازه شسته شده ی من! 

دو تا کتاب هدیه گرفتم. یکیش سیاسیه. یکیش درباره مهدویت. از کتابای استاد طاهرزاده است. آهان یدونه شرح ده نکته از معرفت نفس هم خریدم. مال طاهرزاده... صوت هاشو قبلا گوش دادم حالا کتابشو گرفتم مرور کنم. اخه درسای برهان صدیقین رو بعضیاشو خوب نمیفهمم. البته بیشترشو میفهمم اما همه رو نه. ولی در کل خییییلی تدریس استاد حسینی بهم میچسبه. اصلا ذوووووقی میکنما.. خیلی صلابت داره. هیچ رودربایسی نداره.

دیگه چ خبر! آها. دوستم زینب هم تا چندی دیگر استاد زبان میشه! براش خوشحالم. 

بچاهای گروه محیای محمد هم فعالن. خوشم میاد ازشون. البته کولاک نمیکنن. ولی تلاش دارن میکنن. باید زودتر براشون یه استاد خوب پیدا کنم. 

مریم! نمیبینم بگی منم میخوام فعالیت کنم! :|

+اونایی که منو نمیشناسن اگه الان قضاوت کنن که این دختر ولخرجیه، من میدونم با اونا! بابا الان اینجوریم. قبلا که نبودم. بعدشم چیزایی که خریدم خیلی ولخرجانه نبود. بود؟ خووب میشم به امید خدا... برام دعا کنین..

  • نورا ..

نظرات  (۱)

سلام،بله میبینم که حسابی خودتو تحویل میگیری!!!چشم نخوری ان شاءالله.
هاهاها دقیقا چند باره از اون روز که راجب اون گروه محیای محمد نوشتی،خواستم بگم،چیه و چکار میکنین و اینا... اما نمیدونم چرا نمیپرسیدم...البته گفتم نکنه کنجکاویی بی مورد باشه.
حالا بتعریف راجبش
اجی حدود صفحه214کتاب اشتی با خدام همزمان بعد جلسات صوتشم گوش میدم...
اوه چقدر سنگین شد این بحثاش یه لحظه گفتم مریم داری قاطی میکنی:)
پاسخ:
سلام... :)) تازه امروز آرایشگاهم رفتم بعد از شونصد سال! خوشگل شدم :)
راجع ب گروه محیای محمد اینجا نمیخوام توضیح بدم. باید یجا خصوصی برات بگم. در کل یه کارگروه جهادی هست. حالا اهداف و ایناشو اینجا نمیخوام بگم.
اووو الحمدلله که میخونیش... برم نگاه کنم ببینم اون صفحه ها چیه موضوعش. اگه سوال داشتی بگو تا ببرمت تو گروه پرسش و پاسخ. اونجا استاد حسینی هستن و جواب سوالات مربوطه رو میدن.
زیاد عجله نکن توی خوندنش.. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی