کمکم کن

یا فاطمه الزهرا...

فقط خدا مونده و ایمه

سخته ک ب همه نقاط محکم زندگیت لرزه بیفته

من!!!

دوس دارم مداح بشم :)

خدایی خیلی حال میده :|

البته راستش دوس ندارم مداح بشم، دوس دارم مداحی بلد باشم ولی زندگیم مداحی نباشه. امممم دیگه چی دوس دارم؟! 

دوس دارم یبار، بشه یه ایده ی قوی و جریان ساز خدا بهم بده، بسازمش، راهش بندازیم.. یه جریان سنگین... یجوری که قشنگ چندصدتا مشکل رو با خودش اصلاح کنه و جاش خوبی بیاره..   متوهم خودتی!

دیگه، دوس دارم محقق و پژوهشگر هم بشم! :|  نقش معلمی هم دوس دارم ولی نه بعنوان شغل جدی.  دیگه... دوس دارم بشم .... وای از بس این چیز بزرگیه و میدونم که آدمش نیستم جرات ندارم بنویسم، بصورت رمزی مینویسم برا خودم: دست ر ح.

دیگه... دوس دارم بشم پرستار پشت جبهه :|||

دیگه... دوس دارم یکمم مشاور باشم!!!!

دیگه... دوس دارم انسان شناسی درس بدم :||

دیگه... دوس دارم بشم خادم حرم امام رضا ، فکن ^_^

دیگه... دوس دارم تو کربلا یه زایرا یه خدمتی کنم.. مث آب دادن ... 

دیگه... دوس دارم یه حرکت حسابی بزنم در معرفی امام حسین و حضرت زهرا به دنیا :| ولی خدایی اینم لازمه => ^_^

دیگه... دوس دارم چندتا کتاب بنویسم ولی فعلا دقیق موضوعشو نمیدونم:|

چندتا چیز هم هست که دلم میخواد بدون اینکه خیلی وقت بذارم یاد بگیرم!!! مث رسوندن زبان انگلیسیمبه یه جای نسبتا خوب. یاد گرفتن عربی.. فتوشاپ :| منطق! نهایه الحکمه علامه :)) فهم تفسیر قران امام خمینی :| دوره طب سنتی :) کلاس نویسندگی!! ولی موضوع و درد اصلی من اینه که دوست دارم خیلی چیزا یاد بگیرم... و خیلی کارا کنم، و در عین حال نمیخوام وقتم تو دنیا تلف بشه یا به مسایل کم ارزش بگذره... اینه که دل به هیچ کدومش زیاد نمیدم..

کاارررررر

چندتا کار دارم صدساله مونده! :

دندان پزشکی: پرکردن، روکش 

دکتر سنتی

جمع کردن متن های اقای باقری

فکر کردن برای تولید یه درامد در منزل

چندتا کار جدیدتر: 

برنامه ریزی هفتگی جدید با لحاظ کردن : ورزش، خواب زود، چله، تاریخ مجازی، و.......

خوندن کتاب انسان کامل

گوش کردن صوت کلام جلسه اخر و مباحثه قبل از پنج شنبه... وای

وای خییلی کار عقب افتاده دارم..

دیوونم میکنه

کاش کسی بود کمکم میکرد... :(

حواس و حافظه

چند وقته خواب هایی که دیدم رو ننوشتم.. 

چند وقته وضعیت حواس و حافظم بدتر شده..  قبلا چیزهای کوچک یادم میرفت ولی حالا وقتی دیدم تو مهمونی های عید و قبل از عید  کلی از خاطراتی که دیگران تعریف میکنن من یادم نمیاد، یجورایی دلم بحال خودم سوخت.. 

هم متاسف شدم.. و هم الان فکر میکنم با اینکه شاید من خیلی مقصرم در این حال، اما شاید این خواست خداست و خیری درش هست که من گذشته رو یادم نمیاد.  ذهنم یجوری شده که انگار به بخش نسبتا زیادی از گذشته های حافظم دسترسی ندارم. بعضی چیزا رو میدونم تو ذهنمه اما یادم نمیاد یا بسختی یادم میاد. یعضی چیزا هم کلا یادم نیست و وقتی کسی میگه میفهمم چیزی بوده که من یادم نیست. بعد کم کم که میگن یکمی کمرنگش یادم میاد، گاهی هم نمیاد!

اینم شرح وضعیت حافظم...

دوستم و یه استادمم مثل من هستن، با این تفاوت ک برا اونا مهم نیست، اما من حدودا هفته ای 7 بار بهش فکر میکنم! 

اوایل یکی از دوستام میگفت ک مال اینه که تکرار میکنی که حواس ندارم و .. فکر میکرد مال اینه که خودم میخوام یا ذهنیتمه. ولی واقعیت اینه ک گاهی حواس پرتیم عود میکنه و گاهی نه.. و من تفاوتش رو میبینم

امروزم یادم رفت کلاس داشتم و خواب موندم...

کندر میخورم که بهتر شم

فکن که نداشته باشه!

دلم میخواد سیاسی بنویسم :)

مردم! ایا میدونید تو قران کلی ایه سیاسی داریم؟ 

یا آن را(قرآن را) صرفا از رو خوانده و تا بحال آیاتی که درباره ارتباط با کفار است را دقت ننموده اید؟

آیه ۱ سوره ممتحنه را توصیه می‌نموییم!

راستی! میشه گفت که دین ربطی به سیاست نداره؟

 وقتی امام علی خودش خلیفه بوده و قران خدا توش ایه سیاسی هست، و نهج البلاغه پر از خطبه های سیاسی و امام زمان قراره «حکومت» تشکیل بده! :|

آدم باید کلشو تا ناف کرده باشه تو برف که نفهمه دین با سیاست ربط ناگسستنی داره.