همسر
یه دوستی داشتیم معروف به 135. خییییلی دختر ماهی بود.. وبلاگشو میخوندیم.. دیگه نمینویسه اونجا.
ولی یجورایی خیلی چیزا ازش یاد گرفتیم.
اینکه فعل هارو جمع میبندم مال اینه که من و چندتا از دوستان دیگرم همه میخوندیمش بس که پرفایده بود پست هاش.
این خانم 135 که عزیز هم بود برامون و هست، یه بار تو وبلاگش نوشته بود که اره فلانی گفته درباره همسر ایندتون با جزئیات از خدا بخواید که چجوری باشه. انگار که رفتین تو سوپر مارکت و هر چی میخواین میگین! حتی اسم!!!
یادمه 135 اون موقع اسم محمد/مهدی/محمد مهدی رو انتخاب کرد.
و تاجایی که یادمه هم اسم همسرش هم محمد شد اخر. اگر اشتباه نکنم. و چیزی که ما از وبش فهمیدیم این بود که چقدر مرد خوبیه طرف.
حالا اینارو گفتم که دوتا چیز بگم:
یک اینکه، من باور ندارم به اینکه همسرمو با جزئیات طلب کنم. فکر میکنم این کار باعث میشه سخت تر انتخاب کنم. دوست ندارم سخت بشه.بنظر شما این کار درسته؟؟
دو اینکه: البته اسمشو منم مثل فاطمه، از محمد/مهدی/محمد مهدی خوشم میاد. ولی خب خیلی اسم های دیگه ام بودن که من بعنوان همسر میتونم قبول کنم و خوشم هم بیاد. دیگ وقتی یکیو دوت داشته باشی، همه چیشو دوست داری...
- ۹۴/۰۵/۰۴