انکار...
يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ
سر خودمو شلوغ کردم که نفهمم فشاری که رو...
اما نمیدونم چقد کارم درسته یا غلط..
عشق تو را شهید می کند...
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست .. ؟
موضوع ها
-
خواب هام
(۷)
کلمات کلیدی
سرگذشت من
- اسفند ۱۳۹۶ (۱)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۱)
- فروردين ۱۳۹۶ (۲)
- اسفند ۱۳۹۵ (۶)
- بهمن ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۵ (۱۸)
- آذر ۱۳۹۵ (۱۵)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۶)
- مرداد ۱۳۹۵ (۱)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۳)
- فروردين ۱۳۹۵ (۶)
- اسفند ۱۳۹۴ (۲)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱۰)
- دی ۱۳۹۴ (۸)
- آذر ۱۳۹۴ (۴)
- آبان ۱۳۹۴ (۴)
- مهر ۱۳۹۴ (۴)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱۸)
- مرداد ۱۳۹۴ (۲۵)
- تیر ۱۳۹۴ (۵۳)
پست های آخر
-
۹۶/۱۲/۰۱ح
-
۹۶/۱۱/۲۱متاهلی... بهمن 96
-
۹۶/۰۷/۲۷خواب رفتن سراغ استاد م ع ج
-
۹۶/۰۶/۰۳عرض زندگی فردی یا مشترک یا اجتماعی
-
۹۶/۰۲/۰۷از دلایل نوشتنم
-
۹۶/۰۱/۲۸یاد
-
۹۶/۰۱/۰۶بهار نو را مبارک کن بر ما خدایا
-
۹۵/۱۲/۲۲ولی
-
۹۵/۱۲/۲۱جزوه نوروزی 95
پیشنهادهامو ببینید :
پیوندهای روزانه
سلام اجی جونم
امیدوارم حالت بهتر بهتر باشه
منم مثل تو گاهی این کارو میکنم اما من میدونم اشتباهست و یه جوری سر خودمو شیره میمالم!
اما گاهی یه چیزهایی اذیتت میکنه و میدونی دست تو نیست،به این در و به اون در میزنی،خودتم میدونی از دست کسی کاری بر نمیاد اما باز...خیلی بده خیلی که الکی به دیگرون دلخوش کردن،اما حال داره وقتی حالت گرفته میشه ،من نمیدونم چرا این قسمتشو خیلی دوست دارم:) بعد میشینم میگم حقته تا تو باشی،درست شی،بعد شروع میکنم نصیحت خودم که کی میخوای به خودت بیای و...
چند وقته بدجور درگیرم با خودم،دعا کن اجی بتونم موفق شم.
راستی اخه چی میشه برا من خیلی دعا کنی?! هههههه:)
پاسخ:
سلام اجی جونی..
سلام اجی جونی..
همه چی دست خداست....
من نمیتونم زیاد دعا کنم شاید. وقتی بهم میگی ناراحت میشم که نمیتونم شاید...
:)
راستی اجی اگه واسه اون فشار،کاری از دست خودش برنمیاد، همراه با توکل و از خدا خواستن،شاید ادم اگه خودشو با یه چیزها وکارهای مفیدی مشغول کنه ،کارش درست باشه :)
پاسخ:
نمیدونم. هنوز مطمئن نشدم. من دیدم فعلا نمیتونم خیلی از فکر و مغزم کار بکشم. نمیتونم درس بخونم.. کلا کارایی که تمرکز میخواد رو سختمه.. واسه همین سر خودمو با یه کاری که فکر نمیخواد گرم کردم... کاری ک مجبور باشم انجام بدم و نتونم از زیرش در برم!
نمیدونم. هنوز مطمئن نشدم. من دیدم فعلا نمیتونم خیلی از فکر و مغزم کار بکشم. نمیتونم درس بخونم.. کلا کارایی که تمرکز میخواد رو سختمه.. واسه همین سر خودمو با یه کاری که فکر نمیخواد گرم کردم... کاری ک مجبور باشم انجام بدم و نتونم از زیرش در برم!
راستی اجی من دارم در خدمت شما درس پس میدم:)
پاسخ:
نه بابا
نه بابا
من کی باشم... که تو بخوای درس "پس" بدی.
از یه استادی پرسیدم. هنوز جوابی نگرفتم..
اصلا بنظرمن شاید گاهی این سرخود گرم کردنه واجب باشه!!
البته باید بتونی جوانب کار رو بفهمی وگرنه معنی حرفم ضایه میشه!
میدونم که تاحدودی میدرکی... چون خودتم تقریبا تا حد زیادی مشکلت با من مشترکه...
نمیدونم بخندم یا غصه بخورم!!
بخند... :)