الحمدلله
پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۱۶ ب.ظ
امروز استاد الف بهم زنگ زد...
گفت میره مشهد برام دعا میکنه...
.
.
دلم میخواد ذوق کنم..
ولی نمیدونم..
نمیتونم..
دیروز نشسته بودم رتبه های علمی مو واسه مامانم با گریه میگفتم...
که مامان یادته ..؟ حالا خیلی سختمه که اینجوری شدم...
شاید خدا داره ازم میگیره... ک بفهمم چیزی نبودم..
اما من همونارو هم از خودش میدونم..
..
.
الحمدلله
الحمدلله علی کل حال
الحمدلله علی کل نعمته...
- ۹۴/۰۵/۰۱