خدایا شکرت..
خدایا شکرت...
الحمدلله علی کل حال
فدای سرت که اذیت میکنن... فدای سرت که نیش زبون میزنن...
فدای یک تار موت عزیزم :)
چه اهمیتی داره که یکی منو احمق فرض کنه؟ چه اهمیتی داره که منو بی شعور فرض کنه!
مهم نیست. نباید برام مهم باشه. الان هم مهم نیست واقعا. میدونم ممکنه بعدا باز دلم بشکنه...
ولی الان خوبم. الحمدلله علی کل نعمته...
این قدری که خدا به من نعمت داده... این قدر داده که ...
خدا یچیزایی به من داده که به همه نداده انگار!!!!
خب در کنارش یه سختی هایی هم گذاشته... که باهاشون کفاره گناهام صاف شه.
این سختی ها دقیقا حکم نردبون های مارپله رو دارن. اگر باهاشون درست برخورد بشه..
من اون قدر کارای خوب زیاد نمیکنم... بیشتر شاید توسط دعاهایی که کردم یا برام میکنن و بخاطر آزارهایی که بهم میدن رشد کردم...
ما با گناهامون میریم تو تاریکی.. ینی درست ترش اینه که نور هست، اما گناه باعث میشه که مانع بوجود بیاد برای در معرض نور بودن.
گناه باعث میشه عقل آدمی زائل بشه... و این یعنی فاجعه!
امشب نمیدونم کجا قسمت میشه برم...
احتمالا همین حسینیه محل خودمون...
خدایا حرفای خوبی به کام این حاجی طباطبایی بذار
و بر توفیقات مداح دکترمون بیفزا :)
خیلی حسینیه مون با کلاسه!! آخه مداحمون دکترا داره :)) تازه استاد دانشگاهم هس!!
دیگه اسمشو نگم کلا لو میریم! :)
- ۹۴/۰۴/۱۸