امار اذر ۹۴
بعضی وقتا از موضع بالا نگاه میکنم
زیر بار کارهایی ک میدونم اخرش اونقد فایذه نداره، نمیرم
تفکراتم داره از حالت جوونی بسمت بزرگسالی میره
و من دارم بوی بزرگسالی رو احساس میکنم
که داره نزدیک میشه
روحیه جوونیم تو مرحله ی گذر از وسطه
هنوزم کارای بیعقلانه ازم سر میزنه
ولی ظاهرا داره از تعدادش کم میشه
انگار سطح هورمون های شور و هیجانم داره کم میشه
هرچند
اگر یه همراه دیوونه داشتم، منم فاز دیوونگیم فعال میموند
هفته اینده قراره برم کافه، شهید گمنام و شاید جاهای دیگه
البته کافه که نه، اسم اونجا چایخانه ست، ولی قیافش مرتبه . مث کافه